سرطان توانش را برده بود و در بستر بیماری با درد، دست و پنجه نرم میکرد. چند باری گفته بود میخواهد خانهاش را وقف خردسرای فردوسی کند اما اعضای خردسرا این دست و آن دست میکردند تا وقت بیشتری برای فکرکردن داشته باشد. کار به جایی رسید که گله کرد چرا کارهای وقف را برایش انجام نمیدهند. سرانجام این وقف در روزهای پایانی عمرش بهطور قانونی انجام شد و وقتی چراغ عمر دکتر اصغر مینو(استاد دانشگاه) به خاموشی گرایید، چراغ خانهاش با نام خردسرای فردوسی روشن شد.
حالا حدود 14سال است که منزل سه طبقه او که 700متر زیربنا دارد، محفل دانشگاهیان و اهالی ادبدوست و دغدغهمندان فرهنگ است.
خردسرای فردوسی که در حاشیه بولوار معلم، حدفاصل بولوار دندانپزشکان و فارغالتحصیلان قرار دارد، کم و بیش برای اهالی محله شناخته شده است. هرچند کرونا خیلی از فعالیتهای این مجموعه را متوقف کرد اما بهدلیل وجود کتابخانه ارزشمند و کتابسرای باصفای آن، همچنان یکی از کانونهای مورد توجه ساکنان این محدوده است. سهیلا اسلامی یکی از ساکنان قدیمی محله فارغالتحصیلان است که وقتی هوا خوب است همراه همسرش به پیادهروی میرود و در انتهای مسیرشان حتما سری به خردسرا میزنند تا ساعتی را در آن کتاب بخوانند یا با ادبدوستان گپوگفت داشته باشند.
خدیجه سلیمانی نیز که در آپارتمانهای نزدیک خردسرا سکونت دارد کتابسرای این مجموعه را مکان امن و مناسبی برای دیدارهای دوستانه دخترش میداند و میگوید: از وقتی کرونا آمده و امکان دید و بازدید در منزل را نداریم، دخترم قرارهای دوستانهاش را در حیات خردسرا میگذارد تا در فضای باز باشند.
محمدرضا براتیان هم که در آستانه 78سالگی قرار دارد، خردسرا را خانه دوم خودش میداند. دلخوشی هر روزش این است که به خردسرا میآید و علاوهبر کمک به امور داخلی این مجموعه و انجامدادن برخی کارهای اداری در شب شعرها و محفلهای فرهنگی آن شرکت میکند و با این حضور، انرژی و انگیزهای مضاعف پیدا کرده است.
محمد درهشوری که مدیر داخلی خردسرای فردوسی است، به تاریخچه تشکیل این مؤسسه مردمی اشاره میکند و میگوید: سال84 دکتر محمدجعفر یاحقی که از استادان دانشگاه فردوسی است، در کتابخانه منزلش جلساتی با دوستداران ادبیات و فردوسیشناسان برگزار میکرد. پس از مدتی، خانواده مرحوم دکترحسن شهیدی، مطب دکتر را رایگان در اختیار این افراد گذاشتند تا دفتری رسمی داشته باشند. سال86 هم دکتر مینو منزلش را که مکان فعلی ماست، وقف خردسرا کرد تا بتوانیم فعالیتهایمان را توسعه دهیم.
او هدف اصلی تشکیل خردسرا را بررسی مقام و موقعیت فردوسی و شاهنامه در تاریخ ادب ایران و جهان بیان میکند که در این راستا، بهصورت هیئت امنایی فعالیت میکنند و همایشها و جلسات ادبی و فرهنگی مختلفی دایر کردهاند.
او به برگزاری کلاسهای شاهنامهخوانی، مثنویخوانی، مولویخوانی و ... اشاره میکند و میگوید: مردم عادی استقبال زیادی از این کلاسها داشتند و شاهد تأثیرهای خوب آن بودیم بنابراین با توجه به شرایط کرونایی، این کلاسها را بهطور حضوری یا مجازی برگزار میکنیم.
به گفته درهشوری برگزاری کلاسهای مختلف در خردسرای فردوسی، علاوه بر تأثیرهای فرهنگی، موجب افزایش دوستیها بین مراجعان شده است که آن را اینگونه توضیح میدهد: کلاسهایی برای بانوان برگزار میکردیم و بعد از مدتی دیدیم اعضای همین کلاس به طور خودجوش در اثر صمیمیتهایی که بینشان به وجود آمده تورهای گردشگری یک روزه برای خودشان برگزار میکنند. گروهی خیریه هم تشکیل دادهاند و به نیازمندان کمک میکنند.
او به کلاسهای کودکان اشاره کرده و میگوید: در کلاسهای شاهنامهخوانی که برای کودکان برگزار کردیم استعدادهای زیادی کشف شدند و مهمتر از آن اینکه همین کودکان به عنوان آیندهسازان ما با مفاهیم اخلاقی داستانهای فردوسی و فرهنگ غنی ایرانی اسلامی آشنا میشوند.
مرحوم اصغر مینو منزل مسکونیاش را با تمام امکانات و کتابخانه 8هزار جلدیاش وقف خردسرای فردوسی کرده است. اکنون زیرزمین این مجموعه پر از قفسههای کتاب است که موضوعات مختلف عرفان، فلسفه، تاریخ، ادبیات، متون انگلیسی و ... را در خود جای دادهاند. بعد از او افراد دیگری ازجمله دکتر محمداسلامی ندوشن و ضیاءالدین همدانی، اساتید دانشگاه، کتابخانه شخصیشان را به این مجموعه اهدا کردهاند. حتی کودکان و ساکنان محله هم که به کتابخانه خردسرا رفت و آمد دارند کتابهایی به این مجموعه اهدا کردهاند و اکنون 10هزار جلد کتاب در آن موجود است.
خردسرای فردوسی به واسطه حضور استادان، ابتدا بین این قشر و اطرافیان آنها شناخته شده بود اما به مرور، اهالی محل آشنایی بیشتری با آن پیدا کردند
تاکنون کتابها رایگان، فقط در اختیار کسانی که به خردسرا رفتوآمد داشتند داده میشد اما به گفته درهشوری قرار است تا چندی دیگر از طرف نهاد کتابخانههای عمومی، کتابهای این مجموعه کدگذاری شوند تا به عنوان یک کتابخانه پژوهشی در اختیار تمام اهالی علم و ادب قرار بگیرد.
راسله رضاپور که کتابسرای سنتی و باصفای خردسرا به همت او دایر شده، معتقد است از وقتی برای این مجموعه تابلو نصب شده و دربها نقاشی شدهاند، مراجعه اهالی و میزان آشنایی آنها با خردسرا بیشتر شده است.
او میگوید: خردسرای فردوسی به واسطه حضور استادان، ابتدا بین این قشر و اطرافیان آنها شناخته شده بود اما به مرور، اهالی محل آشنایی بیشتری با آن پیدا کردند و اکنون به واسطه کتابسرا، مردمیتر شده است و ظرفیت زیادی برای جذب کودکان و جوانان دارد، همچنین این مکان به ارتقای فرهنگی منطقه کمک کرده است.
رضاپور میگوید: در پرسشنامههایی که از طرف شهرداری توسط اهالی پر شده است، شهروندان این محل، غیر از آسفالت و احداث فضای سبز، زمین ورزشی و ... خواستار توجه به خردسرای فردوسی بودهاند که این نشان میدهد چقدر اهالی به مکانهای فرهنگی علاقه دارند.